غدیر بعثت دیگر

                                                   

در یک محاسبه کوتاه زندگی پیامبر اکرم (ص) را میتوان به سه دوره تقسیم کرد:

۱ـدر مرحله اول آغاز کودکی وجوانی تا تکمیل شدن چهل سالگی،یک فرد عادی وبدون کدام منصب الهی وماموریت خدایی معروف ومشهور به امین قریش به حسن گفتار ورفتار وجوان مردی

۲ـ دوره دوم زندگی آن حضرت با نازل شدن وحی الهی در کوه حرا مسیر تاریخ را عوض کرد واتفاقات عظیم ابتدا در جزیره العرب وسپس در کل جهان بوقوع پیوست. واین تغییر وتحول هنوز هم ادامه دارد

این دوره باز به دو مرحله تقسیم میگردد. ۱۳ سال بعثت در شهر مکه زادگاه آن حضرت ومدت ۱۰ سال هجرت در مدینه منوره ودفن آن حضرت.

در مدت ده سال هجرت مدینه،آن حضرت همواره در فکر آینده،رهبری ودعوت اسلامی خویش بود یعنی که بعد از خودش کسی باشد که دعوت اسلامی را ادامه داده حافظ ونگهبان آن در تند باد حوادث باشد.آنکس هم که در راس رهبری اسلامی قرار میگیرد باید جامع کمال وفضایل باشد.

باید دارای علم سرشار که از منبع علم الهی سرچشمه گرفته باشد،امانتدار،صادق وراستگو،شجاع ودلیر،امیر بردنیا زاهد وآراسته نه اسیر بردنیا،عادل وحاکم لایق...... باشد.

خلاصه کسی باشد که در میادین وحوادث آینده ،کشتی طوفان زده امت اسلامی را به ساحل نجات ،سالم برساند.ودر تمام عرصه ها خلا وجود پیامبر را پرکند.

امین وحی در مدت ده سال مدینه وبخصوص چند سال اخیر عمر،تک تک اصحاب ویاران خود را برسی کردند.واز نظر گذراندند.که در وجود کدام یک شرایط فوق نهفته،ودارای فضایل وخصایص رهبری میباشد.

به گفته آن حضرت: (اَصْحَابِی کَاْلنُجُومْ بِاِیهِمْ اَقْتَدَیْتُمْ اَهْتَدَیْتُمْ) اصحاب من همانند 

 ستاره گان درخشان اند. بهر کدام که اقتدا نمایید هدایت میابید.

                                                     

ولی درمیان اصحاب ویاران،یک نفر بیشتر وبهتر ازهمه بر دیگران درخشش وامتیازات دارد که دیگران ندارند وهمگی بر فضایل ومحسناتش،اعتراف وایمان دارند.

آن کس در خانه خودش ودست پرورده او که حتی وجودش در زیر بارش وحی ونور الهی رشد ونمو کرده است، واصولا تمامی اصول وفروع اسلام در پیکرش جان گرفته وعجین شده است.اولین پیام وحی بر برج بلند حرا بر قلب پیامبر اکرم توسط جبرییل نازل شد.آن کس نوجوانی بیش نبود.وشاهد وگواه آن حادثه بود.وناله حسرت آمیز شیطان را که ازاین به بعد طرداران خودرا در روی زمین از دست داد شنید.اولین مسلمان،اولین مومن واولین نماز خوان، آنکه در احد چند جبهه را رهبری می نمود ولشکر شکست خورده اسلام را منسجم کرد.

وآنکه در خندق غبار غم از چهره مسلمانان زدود ویک ضربت شان بقول پیامبر افضل از عبادت انس وجن است تا دامنه قیامت،آنکه در فتح مکه به دستور پیامبر بر شانه های پیامبر بالا رفت وآز آنجا عرش وفرش الهی را دید وبر علم ماکان ومایکون عالم شد.وبه اذن پیامبر لات ومنات وغزا را سر نگون کرد وفریاد زد: قل جاءالحق وذهق الباطل، ان الباطل کان ذهوقا.

آنکه فاتح خیبر ووصی پیامبر، شوهر زهرای اطهر،پدر سرروران اهل جنت بود.

بادر نظـــــر داشت این همـــــه فضــایل ومناقب بود کـــه پیامبر جمـــــله معروفشان رافــــرمـــودند کــــــه: (اَنَا مَدِیْنَهُ الْعِلْم وَعَلِیُ بَابُهَا). در حجه الوداع که آخرین حج آن حضرت است،به همه مسلمانان علان عمومی کرد که در ایام حج هر که دوست دارد با پیامبرش امسال حج کند ومراسم واعمال را برای آخرین بار از پیامبرش ببیند به مدینه آیند.

از اطراف واکناف جهان اسلام تعداد کثیر از هشتاد الی یک صدوبیست هزار نفر پیامبرشان را همراهی میکردند. بعد از اتمام اعمال حج وجدا شدن حاجیان از همدیگر در سه چهار راه که همه از همدیگر جدا میشوند((خم غدیر)) در گرمای ۵۰ درجه عربستان نیمه روز صحرای سوزان ،جبرییل امین وحی الهی را نازل میکند (( یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک وان تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی القوم الکافرین.))ای پیامبر من ،برسان آنچه را که بگو نازل شد از جانب پروردگارت واگر این کار را نکنی مثل آنکه تمام رسالتت را نرسانده باشی........

این چه کار مهم است که هم سنگ وهم وزن تمام رسالت ۲۳ ساله است؟ معلوم است که ولایت در ادامه نبوت واکمال را تمام نعمت نبوت بواسطه ولایت وسرپرستی بالیاقت وکیافت می باشد.لهذا خداوند مهر تایید بر تصمیم پیامبرش میزند وگزینش وانتخاب علی را به عنوان جانشین بعد از خودش تثبیت فرمود: به ابلاغ فرمان جدی برای منصوب کردن علی به عنوان خلیفه فرمان جدی صادر میشود.پیامبر اکرم فرمان ایست وتوقف صادر میکند،حتما کار مهم است،آنها که قبلا رفته اند بگویید برگردند وبرای آنان که نرسیده اند صبر کنید که برسند.تمام حاجیان رسیدند،تجمع بزرگ از آدم ها در دل صحرای سوزان،هویدا گردید که تا هنوز چشم روزگار بخود ندیده بود.همگی منتظر وساکت که این خبر مهم چه است؟

به دستور پیامبر از جهاز شتران منبری ساختند. وپیامبر اکرم آرام،آرام بالای آن منبر رفتند.صداها در سینه ها حبس ونگاه ها دوخته وگوشها تیز. بغیر از صدای ویز ویز باد در دل صحرا چیزی شنیده نمی شد. ای مردم! من به زودی دعوت خدارا اجابت کرده از میان شما می روم،من مسیولم،شما هم مسیولید،در باره من چگونه شهادت میدهید؟

مردم صدا بلند کردند وگفتند: ما گواهی میدهیم تووظیفه رسالت را ابلاغ کردی وشرط خیر خواهی را انجام دادی ونهایت تلاش خودرا کردی. کسی از میان جمع صدا زد کدام دو چیز گرانمایه یا رسول الله؟ پیامبر فرمود: اول ثقل اکبر،کتاب خدا. دومین یادگار گرانقدر خاندان من اند.نا گهان پیامبر به اطراف خود نگاه کرد،کسی را جستجو می نمود وهمین که چشمش به علی افتاد خم شد،دست اورا گرفت وبلند کرد،آنچنان که سفیدی زیر بغل هردو نمایان شدوهمه مردم اورا دیدند وشناختند دراین جا صدای پیامبر رسا تر شد وفرمود: ایها الناس! من اولی الناس بالمومنین من انفسهم. چه کسی از همه مردم نسبت به مومنین از خود آنان نزدیکتر است؟ مردم گفتند: خدا وپیامبرش دانا ترند.

پیامبر فرمود: خدا رهبر ومولای من است ومن مولا ورهبر مومنانم،ونسبت به آنها از خودشان سردارترم سپس فرمود: 

                         

                     ((مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا عَلِیُّ مَوْلاهُ))

                                                                                                        حجه الاسلام محمد تقی اخلاصی                                           

+ نوشته شده در  پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۸/۱۱ساعت 12:6  توسط دفتر بنیاد میلادالنبی(ص)  |